دلم برای کسی تنگ است

دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است

دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد

دلم برای کسی تنگ است ه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند

دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد

دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد

دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد

دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد

دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد

دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست

دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده

دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است

دلم برای کسی تنگ است که دلش همانند دل من است

دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است

دلم برای کسی تنگ است که مرهم زخمهای کهنه است

دلم برای کسی تنگ است که محرم اسرار است

دلم برای کسی تنگ است که راهنمای زندگیست

دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند

دلم برای کسی تنگ است که دوست نام اوست

دلم برای کسی تنگ است که دوستیش بدون (( تا )) است

دلم برای کسی تنگ است  که دل تنگ دل تنگی هایم است

دلم برای کسی تنگ است


[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 5:39 PM ] [ ]
[ ]

این روزها!!

این روزها...
حسی دارم...
آمیخته با دلتنگی...
کم می آورم...
بازوانی می خواهم که تنگ در برم بگیرند...
اما نه هر بازوانی...
فقط حصـــار آغوش تـــــــو ...!!!

[ سه شنبه 20 اسفند 1392 ] [ 5:26 PM ] [ ]
[ ]

شادی

برای تو که می خواهی بهترین باشی
 
برای خندیدن وقت بگذارید ... زیرا موسیقی قلب شماست
برای گریه کردن وقت بگذارید ... زیرا نشانه یک قلب بزرگ است.
برای خواندن وقت بگذارید ... زیرا منبع کسب دانش است.
برای رؤیا پردازی وقت بگذارید ... زیرا سرچشمه شادی است.
برای فکر کردن وقت بگذارید ... زیرا کلید موفقیت است.
برای بازی کردن وقت بگذارید ... زیرا یاد آور شادابی دوران کودکی است.
برای گوش کردن وقت بگذارید ... زیرا نیروی هوش است.
برای زندگی کردن وقت بگذارید ... زیرا زمان به سرعت می گذرد و هرگز باز نمی گردد.
ماموریت ما در زندگی « بدون مشکل زیستن » نیست ، « با انگیزه زیستن » است.
تنها به شادی در بهشت نیندیشید به خود بگویید رمز و راز خلقت هر چه باشد ،

هدف امروز من درست زیستن در اینجا و اکنون است

[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 8:17 PM ] [ ]
[ ]

پینوکیوکجایی؟؟؟

خسته ام پینوکیو

اینجا آدمها دروغهای شاخدار می گویند

بعد دماغ خود را جراحی پلاستیک میکنند!!!


[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 8:14 PM ] [ ]
[ ]

هدف

در مسابقه بین شیر و آهو 
 
بسیاری از آهوها
 
برنده می شوند
 
چون 
 
شیر برای غذا می دود
 
و آهو برای زندگی !!!!!!
 
پس :
 
” هدف مهم تر از نیاز است “

[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 8:12 PM ] [ ]
[ ]

چیزایی ک نشدیم

ته دیگ طلایی رنگ خوشمزه هم نشدیم دو نفر سرمون دعوا کنند

 
شلغمم نشدیم یکی کوفتمون کنه خوب شه…..!!
 
ویرگول هم نشدیم هر کی بهمون رسید مکث کنه
 
قره قوروتم نشدیم دهن همه رو آب بندازیم
 
خربزه هم نشدیم هر کی می خورتمون پای لرزش هم بشینه
 
موبایل هم نشدیم ، روزی هزار بار نگامون کنی
 
پایان نامه هم نشدیم ازمون دفاع کنن
 
آهنگ هم نشدیم ، دو نفر بهمون گوش کن
 
مانیتور هم نشدیم ازمون چشم بر ندارن……!!!!!
 
به استاد میگم استاد شما که ۹ دادی حالا  این یه نمره هم بده دیگههههههههه ، یک نگاه عاقل اندر دیوانه کرد دست  گذاشته رو دوشم میگه برو درس بخون پسرم ، استادم نشدیم شخصیت کسی رو خورد  کنیم
 
کیبورد هم نشدیم ملّت به بهانه تایپ یه دستی به سر و کلمون بکشن…..
 
کلاه هم نشدیم ملت رو سرگرم کنیم
 
ای خدااااااا! بختک هم نشدیم بیفتیم رو ملت
 
تام و جری هم نشدیم زندگیمون سرتاسر هیجان باشه
 
نون هم نشدیم یکی از روی زمین ورداره بوسمون کنه
 
ای کی یو سان هم نشدیم تف بمالیم کف کلمون ، همه چی حل شه
 
مهر جانماز هم نشدیم بوسمون کنن
 
فلش مموری هم نشدیم حافظه مون زیاد باشه
 
معادله هم نشدیم ، کلی آدم دنبال این باشن که بفهمنمون و حداقل دو نفر درکمون کنن
 
کتابم نشدیم حداقل دوست مهربان بشیم
 
علف هم نشدیم حداقل به دهن بزی شیرین بیایم
 
عروسک هم نشدیم یکی بغلمون کنه
 
شارژر هم نشدیم بقیه رو شارژ کنیم
 
توپ فوتبالم نشدیم ۲۲ نفر بخاطرمون خودکشی کنن
 
گلدونم نشدیم یکی یه گل بهمون بده
 
کبری هم نشدیم تصمیماتمون رو تو کتاب ها بنویسن
 
کزت هم نشدیم آخرش خوشبخت شیم

[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 8:6 PM ] [ ]
[ ]

قضاوت اشتباه

معلم پسرک را صدا زد تا انشایش را با موضوع علم بهتر است یاثروت را بخواند,
پسرک با صدای لرزان گفت ننوشته ام معلم با خط کش چوبی پسرک را تنبیه کرد و او را پایین کلاس پا در هوا نگه داشت پسرک در حالیکه دستهای قرمزو باد کرده اش را به هم می مالید زیر لب گفت: آری ثروت بهتر است چون اگر داشتم دفتری میخریدم و انشایم را می نوشتم…


[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 8:3 PM ] [ ]
[ ]

زیبا دیدن


[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 8:2 PM ] [ ]
[ ]

بهانه های بی شمار


[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 8:1 PM ] [ ]
[ ]

ایمان


[ دو شنبه 19 اسفند 1392 ] [ 7:58 PM ] [ ]
[ ]
صفحه قبل 1 ... 25 26 27 28 29 ... 44 صفحه بعد