دو ساعت .....
دو ساعتی که به اندازهی دو سال گذشت
تمام عمرِ من انگار در خیال گذشت
-ببند پنجرهها را که کوچه ناامن است...
نسیم آمد و نشنید و بیخیال گذشت
درست روی همین صندلی تو را دیدم نگاه خیرهی تو...
لحظهای که لال گذشت
- چه ساعتیست ببخشید؟...
ساده بود اما چهها که از دل تو با همین سؤال گذشت ...
گذشت و رفت و به تو فکر میکنم
ـ تنها ـ دو ساعتی که به اندازهی دو سال گذشت
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: عشقی با عکس
[ دو شنبه 14 بهمن 1392
] [ 10:18 PM ] [ Dash Reza ][ ]